از ترس بی تو لال شدن حرف میزنم...

دوسه یاریم موافق تو هم ای دوست بیا/ منم و فکر و خیال تو! کسی دیگر نیست...

از ترس بی تو لال شدن حرف میزنم...

دوسه یاریم موافق تو هم ای دوست بیا/ منم و فکر و خیال تو! کسی دیگر نیست...

۰۳ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۵۰

انفعال

یادم میاد کلاس سوم راهنمایی بودم معلم زبانمون یه خانم ارمنی با جذبه بود. یادمه میاد یه روز داشت شخصیت هر یک از بچه های کلاس را تحلیل میکرد. به من که رسید گفت پناه از اون دخترهایی هست که حتما باید بهش بگی فلان کارو انجام بده که انجامش بده وگرنه خودش به صورت خودجوش کاری نمیکنه. اون موقع با خودم گفتم وا! این چه حرف مسخره ایه. روی چه حسابی این حرفو میزنه و...

تا اینکه سال ها بعد که بزرگتر شدم و خودمو بیشتر شناختم متوجه شدم که واقعا من این مدلیم. ولی متاسفانه کاری هم برای برطرف شدنش نکردم.اصلا یادم نبود و  تلاشی هم  نکردم. تا اینکه امروز صدای آ درومد و گفت که پنج روزه مریضه و من تو این پنج روز کاملا منفعل بودم و اونروز که مامانم مریض بوده هم همینطور بودم و کاملا مدلم منفعلانه است. کاملا حرفهاشو قبول داشتم و خیلی خجالت کشیدم.

حتما باید این حالتو برطرف کنم. میدونم همه اطرافیانم از این انفعال ناراحتند...خودمم همینطور..

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۱/۰۳
پناه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی